دنیای پزشکی چه زمانی شروع به درک اختلالات اضطراب کرد؟ با تاریخچه اضطراب از دوران باستان تا مدرن آشنا شوید.
محققان و پزشکان چیزهای زیادی را امروزه درباره اضطراب میدانند و کمپینهای آموزشی زیادی به عموم مردم کمک میکند که بیشتر احساسات ترس و ناراحتی خود را درک کنند.
بسیاری از ما اصول اولیه و چیستی اضطراب و نحوه درمان آن را میدانیم.
چه زمانی بشریت به مفهوم اختلال اضطراب پرداخت؟ و مردم در گذشته چگونه با این اختلالات برخورد میکردند؟
شاید تعجب کنید؛ اما اختلالات اضطرابی همیشه به شکلهای مختلف با ما همراه بوده است.
اما تا آغاز قرن بیستم اطلاعات کمی در مورد آنها داشتهایم.
ما در این مطلب از کلینیک تخصصی روز مهر قصد داریم به تمامی سؤالات شما درباره تاریخچه اضطراب پاسخ دهیم پس تا انتهای مطلب همراه ما باشید.
تاریخچه اضطراب
در این جا به سؤالاتی درباره تاریخچه اضطراب پاسخ میدهیم:
اولین بار چه زمانی اضطراب شناسایی شد؟
تحقیقات درباره اضطراب حدود 2000 سال پیش آغاز شد و منابع قابل اعتماد در هند باستان و جوامع یونانی – رومی ما را با آن آشنا میکنند.
در متون باستانی از هند که قدمت آن به 5000 سال قبل از میلاد میرسد.
توصیفاتی از آنچه به نظر میرسد اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) پس از یک رویداد آسیب زا است، یافت میشود.
این متون حاکی از آن است که اضطراب و اثرات آن بر افراد حتی در دوران باستان نیز شناخته شده و مستند بوده است.
این نویسندگان باستانی، بقراط، سیسرو و سنکا، درباره افرادی که ترس غیرمنطقی از موقعیتهای خاص یا نگران کننده را تجربه میکنند، اطلاعاتی به دست آوردند.
آنها بررسی کردند که این علائم ممکن است نشانه بیماری یا مشکلات درون بدن باشند.
از آن زمان به بعد، تحقیقات رشد چشمگیری دارد و در مورد عواملی که ممکن است خطر را تحت تأثیر قرار دهند، اطلاعات زیادی در دسترس است.
تاریخچه اضطراب و تشخیص آن در دروان باستان
در دوران باستان، درک و تشخیص اضطراب با درک امروزی ما کاملاً متفاوت بود.
بیایید نگاهی کوتاه به تاریخچه تشخیص اضطراب در تمدنهای باستانی بیندازیم:
- مصر باستان: مصریان باستان معتقد بودند که بیماری روانی از جمله اضطراب ناشی از اختلال در تعادل مایعات بدن است.
آنها سلامت روان و سلامت جسمی را به هم مرتبط میدانستند و از درمانهای مختلفی از جمله گیاهان دارویی و مناسک مذهبی برای بازگرداندن تعادل استفاده میکردند.
- یونان باستان: در یونان باستان، درک اضطراب تحت تأثیر نظریههای فلسفی و پزشکی بود. بقراط، پزشک یونانی معتقد بود که اضطراب و سایر اختلالات روانی ناشی از عدم تعادل مایعات بدن، به ویژه صفرای بیش از حد زرد است.
او درمانهایی مانند ورزش بدنی، رژیم غذایی متعادل و داروهای گیاهی را توصیه کرد.
- روم باستان: جالینوس فیلسوف و پزشک رومی ایدههای بقراط را بسط داد و پیشنهاد کرد که اضطراب ناشی از عدم تعادل “ارواح حیوانی” در بدن است.
او علائمی مشابه آنچه را که ما اکنون به عنوان اضطراب میشناسیم توصیف کرد و درمانهایی مانند تکنیکهای آرام سازی و درمانهای طبیعی را توصیه کرد.
- چین باستان: طب سنتی چینی اضطراب را به عنوان عدم تعادل جریان انرژی در بدن میدانست. پزشکان بر بازگرداندن تعادل انرژی از طریق طب سوزنی، داروهای گیاهی و تنظیم سبک زندگی تمرکز کردند.
- هند باستان: در طب هند باستان، آیورودا، اضطراب به عدم تعادل در سه دوشا (واتا، پیتا و کافا) نسبت داده میشد.
درمان شامل ترکیبی از گیاهان دارویی، مدیتیشن، یوگا و تغییرات رژیم غذایی برای بازگرداندن تعادل بود.
توجه به این نکته مهم است که این تمدنهای باستانی دیدگاههای فرهنگی و پزشکی منحصر به فرد خود را در مورد اضطراب داشتند.
دانشمندان باستان در مورد درمان اضطراب
دانشمندان باستانی، مانند دانشمندان دوره هلنیستی و عصر طلایی اسلامی، سهم قابل توجهی در درک و درمان اضطراب داشتند.
در اینجا به چند چهره قابل توجه و رویکردهای آنها اشاره میکنیم:
دوره هلنیستی (300 قبل از میلاد – قرن اول پس از میلاد):
– بقراط: بقراط که پدر علم پزشکی به حساب میآمد، معتقد بود که تعادل مایعات بدن یا “طنز” در رفاه روانی نقش دارد.
درمانهای او برای اضطراب شامل ترکیبی از اصلاح رژیم غذایی، ورزش بدنی، داروهای گیاهی و حفظ یک سبک زندگی آرام بود.
– جالینوس: با تکیه بر کار بقراط، جالینوس استفاده از داروهای گیاهی را گسترش داد و بر اهمیت شرایط فیزیکی زمینهای که میتواند به اضطراب کمک کند تأکید کرد.
او همچنین نقش عوامل شناختی و عاطفی را در اضطراب تشخیص داد و اعمال فلسفی را به عنوان بخشی از فرایند درمان توصیه کرد.
عصر طلایی اسلامی (قرن 8 – 14):
– الرازی (رازی): پزشک ایرانی، الرازی انواع اختلالات روانی از جمله اختلالات اضطرابی را طبقه بندی کرد.
او از رویکردی کل نگر برای درمان حمایت میکرد که به عوامل فیزیکی و روانی توجه میکرد.
او تکنیکهای آرام سازی، اصلاح شیوه زندگی، داروهای گیاهی، تغییرات رژیم غذایی و روان درمانی را توصیه کرد.
– ابن سینا (ابوعلی سینا): فیلسوف و پزشک تأثیرگذار ایرانی، ابن سینا کمک زیادی به درک و درمان سلامت روان کرد.
او بر ارتباط ذهن و بدن تأکید کرد و تشخیص داد که عوامل روانی بر سلامت جسمانی تأثیر میگذارند و بالعکس.
درمانهای او شامل ترکیبی از داروهای گیاهی، رژیم غذایی، ورزش و مداخلات شناختی – رفتاری بود.
این دانشمندان باستانی پایه و اساس توسعه بعدی رویکردهای روانپزشکی و روانشناختی مدرن برای درمان اضطراب را بنا نهادند.
در حالی که برخی از روشهای آنها بر اساس شواهد تجربی آنطور که ما امروز میفهمیم، نبود، آنها نقش مهمی در ارتقای درک ما از سلامت روان داشتند و راه را برای اکتشافات علمی آینده هموار کردند.
پیشرفت درمان در قرن بیستم
قرن بیستم دوره پیشرفت و نوآوری قابل توجهی در درمان اختلالات اضطرابی بود.
برخی از پیشرفتهای مهمی که در این مدت اتفاق افتاد عبارتند از:
– توسعه روان درمانی، به ویژه درمان شناختی – رفتاری (CBT)، که مبتنی بر این ایده است که اضطراب ناشی از افکار و باورهای تحریف شده است که میتواند از طریق مواجهه و بازسازی شناختی به چالش کشیده و اصلاح شود.
– کشف بنزودیازپینها، دستهای از داروها که بر گیرندههای GABA در مغز اثر میگذارند و اثر آرام بخشی ایجاد میکنند.
بنزودیازپینها برای اولین بار در دهه 1950 سنتز شدند و در دهه 1960 و 1970 به طور گسترده برای درمان اضطراب و حملات پانیک مورد استفاده قرار گرفتند.
– معرفی مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، نوعی از داروهای ضد افسردگی که دسترسی سروتونین را افزایش میدهد، یک انتقال دهنده عصبی که خلق و خو و اضطراب را تنظیم میکند.
SSRIها ابتدا برای درمان افسردگی در دهه 1980 و بعدها برای درمان اختلالات اضطرابی مختلف در دهههای 1990 و 2000 تأیید شدند.
– ظهور درمانهای مبتنی بر ذهن آگاهی، مانند کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) که مبتنی بر تمرین توجه به لحظه حال بدون قضاوت و پرورش نگرش دلسوزانه نسبت به آن است.
خود و دیگران نشان میدهد که درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی باعث کاهش اضطراب و پیشگیری از عود در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی میشوند.
اینها برخی از مهمترین پیشرفتهای درمانی برای اضطراب هستند که در قرن بیستم اتفاق افتاد.
با این حال، هنوز چالشها و محدودیتهای زیادی در زمینه درمان اضطراب وجود دارد.
عدم دسترسی و مقرون بهصرفهبودن، انگ و تبعیض، عوارض جانبی و وابستگی به داروها و نیاز به مداخلات شخصی و مؤثرتر است.
درست است که اختلالات اضطرابی همواره وجود داشتهاند، اما در طول تاریخ، تشخیص و درمان آنها تحتتأثیر پیشرفت علمی قرار گرفتهاند.
با پیشرفت تحقیقات و دانش درباره اختلالات اضطرابی، روشهای مبتنی بر شواهد علمی در تشخیص و درمان آنها بهبود یافته است.
درمان اختلالات اضطرابی شامل ترکیبی از روان درمانی، مدیریت استرس، تغییرات در سبک زندگی و در برخی موارد استفاده از داروها میشود.
در حال حاضر، درمانهای مختلف و تنوع روشهای درمانی از جمله نوعی هدایتهای شناختی – رفتاری (CBT)، درمان دارویی و استفاده از روشهای مکمل و جایگزین مانند مدیتیشن و تکنیکهای تنفسی برای کنترل استرس و اضطراب، بهبود و امیدواری درمانی را افزایش داده است.
درمانهای مبتنی بر شواهد علمی پیشرفت خوبی میکنند و تحقیقات همچنان در جهت بهبود درمان و کشف راهکارهای جدید برای مدیریت اختلالات اضطرابی ادامه دارند.
اگر تشخیصی دریافت کردهاید، من توصیه میکنم که با پزشک خود در مورد پیشرفتهای جدید درمانی و آزمایشهای درمانی صحبت کنید.
پزشک میتواند به شما کمک کند تا انتخاب درمان مناسب برای شما را انجام دهید و همچنین میتواند در مورد درمانهای نویدبخش و پیشرفتهای بزرگ در این زمینه شما را آگاه کند.